جاده مانده است و من و این سر باقی مانده **   رمقی نیست در این پیکر باقی مانده

نخل ها بی سر و شط از گل و باران خالی  **    هیچ کس نیست در این سنگر باقی مانده

توئی آن آتش سوزنده ی خاموش شده   **  منم این سردی خاکستر باقی مانده

گرچه دست و دل و چشمم همه آوار شده است  **   باز شرمنده ام از این سر باقی مانده

روزو شب گرم عزاداری شب بوهاییم  **   من و این باغچه ی پرپر باقی مانده

شعر طولانی فریاد تو کوتاه شده است  **    در همین اسب و همین خنجر باقی مانده

پیش کش باد به یک رنگی ات ای پاک ترین  ** آخرین بیت در این دفتر باقی مانده

تا ابد مردترین باش و علمدار بمان** با توام ای یل نام آور باقی مانده