راههای مبارزه با تفرقه و اختلاف ؟؟؟؟


یکی از راه های ایجاد اتحاد، از بین بردن اسباب تفرقه و زمینه سازی شکل گیری وحدت در جامعه است؛ در این باب، راه کارها و زمینه سازی های زیادی در آیات و روایت تبیین شده که تنها به گوشه ای از آنها اشاره می شود:

1- تصحیح بینش اعتقادی در زمینه ملاک های برتری و فضیلت انسان ها:

از منظر قران کریم، امتیازات مادی و طبیعی اگر چه مایه اختلاف هست اما ملاک برترى انسانی بر انسان دیگر و فضیلت قومی بر قوم دیگر نمی باشد؛ قرآن کریم ملاک برتری نزد پروردگار سبحان را «تقوا» (= یعنی میزان اطاعت پذیری از ذات اقدس اله) معرفی می کند؛

یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ (حجرات/13)
اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامى‏ ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است


الف) امتیاز نبودن امور طبیعی:

قرآن کریم درباره عوامل طبیعى اختلاف، مانند قومیّت ها و نژادهاى گوناگون و لهجه ها و زبان هاى مختلف، مى‏ فرماید این ها شناسنامه طبیعى شناخت افراد است و هرگز مایه افتخار نیست چون آنچه ملاک امتیاز و برترى افراد است، تقواست:

در عصر جاهلیت، بسیارى از اختلاف ها ونزاع ها ناشى از تفاخر به نژاد و قبیله بود. از این رو، قرآن کریم و شخص رسول اکرم (ص) اهتمام زیادى به زدودن این بینش اشتباه به اسباب فضیلت و برتری داشتند. ایشان در مکه در خطبه ‏اى خطاب به مردم فرمودند: اى مردم! خداوند از شما ننگ جاهلیت و تفاخر به پدران و نیکان را زدود؛ پس، مردم دو گروه بیش نیستند: انسان نیکوکار و با تقوا و ارزش مند نزد خدا و انسان بدکار و شقاوت مند در پیشگاه حق. همه مردم، فرزند آدمند و خداوند آدم را از خاک آفرید؛ آن گاه آن حضرت، آیه شریفه پیش گفته را قرائت فرمودند.

آن حضرت (ص) در همین زمینه مى‏ فرماید: اى مردم بدانید خداى شما یکى است و پدرتان یکى؛ نه عرب بر عجم برترى دارد و نه عجم بر عرب؛ نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا.
سپس فرمود:
آیا من دستور خداوند را ابلاغ کردم؟
همه گفتند: آرى.
فرمود: این سخن را حاضران به غایبان برسانند.

همچنین در حدیث دیگر چنین فرمود:
خداوند به وضع خانوادگى، نسب، اجسام و اموال شما نگاه نمى‏ کند اما به دل هاى شما مى‏ نگرد؛ پس کسى که قلب صالحى دارد، خدابه او لطف و محبت مى‏ کند. شما همگى فرزندان آدمید و محبوب ترین شما نزد خدا، باتقواترین شماست. (هر سه حدیث از: تفسیر قرطبى/ج8/ص309)

بنابراین اسلام با هرگونه عصبیت جاهلى اعم از نژاد و رنگ و قبیله و هر شکلى دیگر آن، مبارزه کرد تا مسلمانان جهان را از هر نژاد و قوم و قبیله، زیر پرچم واحدى جمع آورى کند.

روشن است که با نهادینه شدن چنین بینشی، جامعه یک گام بلند به سمت وحدت و اتحاد نزدیک تر شده و از تفرقه و پراکندگی (که اساس بدبختی ملت هاست) تا حد زیادی در امان می ماند.

ب) امتیاز نبودن امور اعتبارى:
قرآن کریم درباره عوامل اعتبارى مانند مال و منال و مقام مى‏ فرماید: این امور اعتبارى را براى آزمایش به افراد مى‏ دهیم و هرگز مایه تفاخر و برترى افراد نخواهد بود.

فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ
وَ أَمَّا
إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ (فجر/15و16)
امّا انسان هنگامى که پروردگارش او را
براى آزمایش، اکرام مى ‏کند و نعمت مى ‏بخشد (مغرور مى ‏شود و) مى‏ گوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!»
و امّا هنگامى که
براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى ‏گیرد (مأیوس مى ‏شود و) مى ‏گوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!»

روشن است که با داشتن چنین بینشی، جامعه یک گام بلند به سمت وحدت و اتحاد نزدیک تر شده و از تفرقه و پراکندگی (که اساس بدبختی ملت هاست) تا حد زیادی در امان می ماند.

وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً (نساء/69)
و کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند، همنشین کسانى خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان و آنها رفیق هاى خوبى هستند