در مستند #حواریون_شهید تصویری دیدم که یاد خاطره ای که پیش از این از دیدار آقا با خانواده یکی از شهدای ارامنه شنیده بودم افتادم.
.
خواندن متن کامل آن خالی از لطف نیست (متن کامل در اینترنت موجود است).
.
راوی آن خاطره در انتهای روایتش میگوید:
…ما چهل دقیقه با این خانواده بودیم و به اندازه چند کتاب، درس گرفتیم. آقا در خانه ارامنه، آب، چایی، شربت، شیرینی و میوه را خورد؛ اما بعضی از دوستان ما نخوردند!
کاتولیک تر از پاپ هم داریم دیگر!
حزب اللهی تر از آقا هستیم دیگر!
با آنها خداحافظی کردیم و به سمت دفتر به راه افتادیم.
وقتی رسیدیم، آقا فرمود: این بچه ها را بگویید بیایند!
آمدند.
فرمود: «این کار چه بود که شما کردید؟
ما مهمان این خانواده بودیم.
وقتی خانه شان رفتیم، چرا غذایشان را نخوردید؟ این اهانت به آنها محسوب می شود. نمی خواستید [بخورید]، داخل نمی آمدید»!
![نمی خواستید [بخورید]، داخل نمی آمدید»!](http://bachehayeghalam.ir/wp-content/uploads/2015/12/%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-1024x683.jpg)